نوشته‌ها

بهترین اساتید دانشگاهی ایران

  استاد شدن در دانشگاه نیاز به سواد علمی بالا تحصیلات عالیه همین‌طور داشتن مهارت‌های زیاد می‌باشد این‌که یک نفر بتوانند به درجه استادی دانشگاه برسد یعنی این‌که به احتمال خیلی زیاد دارای سواد علمی بالایی می‌باشد همین‌طور دارای مهارت‌های آموزشی بالا می‌باشد درواقع این‌که بتوانی مطالب را به‌طرز صحیح و درست به دیگران انتقال بدهی خودش نیاز به مهارت دارد در مقطع دانشگاه دروس تخصصی‌تر می‌شوند به‌همین دلیل قطعاً نیاز به سواد علمی بالاتر اطلاعات علمی بالاتر همین‌طور داشتن مهارت بیشتری برای بیان آن‌ها می‌باشد به‌علاوه موارد گفته‌شده طرز برخورد و اخلاق اساتید دانشگاه نیز بسیار بسیار اهمیت دارد چون‌که دانشجویان در مقطع کارشناسی وقتی وارد دانشگاه می‌شوند درواقع دانشگاه برایشان حکم یک جامعه کوچک را دارد و نحوه برخورد اساتید با آن‌ها می‌تواند روی آن‌ها تا حدی تأثیرگذار باشد به‌همین دلیل آن‌ها به‌عنوان یک راهنما برای دانشجویان باید مواظب حرف زدن ادب و نحوه برخورد خود باشند کسی که استاد دانشگاه می‌شود حداقل باید دکترا داشته باشد در امر تدریس حالا چ فرد می‌خواهد معلم ابتدایی باشد چه می‌خواهد معلم دبیرستان معلم کنکور حتی یک مربی ورزشی باشد و یا حتی یک استاد دانشگاه باشد فن بیان خیلی مهم است درواقع کسی که تدریس می‌کنند باید توانایی تأثیر گذاشتن بر دیگران را داشته باشد کسی که به دانشگاه می‌آیند صرفاً برای تحصیل علم نیامده بلکه این فرد به‌عنوان کسی که قرار است در جامعه کار بکند و یا حتی روزی شاید خود معلم و یا استاد بشود باید مهارت‌های دیگری را نیز بیاموزد و در واقع باید درس زندگی نیز یاد بگیرد و اساتید دانشگاه که معمولاً خود انسان‌های پخته و تحصیل‌کرده می‌باشندبرای جست وجو بهترین دانشگاه های ایران کلیک کنید و معمولاً دنیادیده هستند باید با بیانی درست تجربیات خود را در اختیار دانشجویان خود قرار دهند و آن‌ها را به سمت‌وسویی درست راهنمایی کنند و درواقع به آن‌ها خط بدهند وقتی دانشجویان وارد دانشگاه می‌شوند معمولاً بنابر تصورات خود از اساتید دانشگاه انتظار بهترین برخورد را از جانب اساتید دانشگاه دارند و در واقعیت نیز در شان یک استاد دانشگاه داشتن پرستیژ و داشتن شخصیت و الا می‌باشد

اساتید دانشگاه برای این‌که به درجه استادی برسند باید مدارج علمی را طی کرده و جزء دانشجویان ممتاز بود همین‌طور باید حتماً در رزومه‌ی خود انجام پروژه‌های تحقیقاتی و نوشتن مقاله‌های علمی را داشته باشند که این مقاله‌ها و پروژه‌ها باید مورد تأیید واقع شده باشد و استاندارد باشد کس که می‌خواهد استاد دانشگاه شود به‌همین راحتی نمی‌تواند استاد شود بلکه باید یک سری فیلترهایی را رد کند مانند کسی که می‌خواهد وقتی مدرک دکترا بگیرد باید در مصاحبه آن نیز قبول شود اساتید دانشگاه نیز باید یکسری روندهایی را طی کرده و یکسری مصاحبه‌هایی را انجام دهند تا بتوانند استاد دانشگاه شوند متأسفانه در کشور ما چیزی که جا افتاده است این است که اکثر معلم‌ها و اساتید ما فقط در پی این هستند که آن‌چه از علم بلدند به دانش‌آموزان و دانشجویان خود انتقال بدهند اما درصورتی‌که مسئولیت یک استاد و یا یک معلم فقط انتقال مطالب علمی نمی‌باشد بلکه ما به‌علاوه آموزش پرورش نیز باید داشته باشیم چیزی که نیاز جامعه امروز ما هستش در واقع کشور ما در این زمینه بسیار ضعیف عمل کرده‌است و کلن ما فقط آموزش داریم و پرورش خیلی انجام نگرفته است همان‌طوری‌که می‌بینیم وقتی کودکانمان بزرگ می‌شوند و حتی به مرحله‌ای می‌رسند که دانشجو می‌شوند خیلی از در خیلی از مسائل اخلاقی مشکل دارند خیلی از آداب را بلد نیستند یا اعتمادبه‌نفس های کمی دارند یا آداب معاشرت نمی‌دانند یا عزت‌نفس پایینی دارند یا خیلی بی‌پروا هستند که همه این‌ها به این علت است که روی اخلاق آن‌ها کار نشده است درواقع این‌همه سال عمر خود را در مدارس گذاشته‌اند و فقط آموزش دیده‌اند آن‌هم بیشتر این آموزش آموزش علمی بود و بچه‌ها در مدرسه بیشتر رقابت علمی داشته‌اند و بیشتر سعی کرده‌اند که در مباحث علمی خود را قوی کنند و بیشتر سرشان تو کتاب بود آن‌هم کتاب‌های علمی حل مسائل ریاضی خواندن علوم درصورتی‌که هیچ‌گاه روی مسائل عمیق روان‌شناسی تمرکز نکرده‌اند همین‌طور هیچ‌گاه به اصول اخلاقی به نحوی صحیح فکر نکرده و آموزش ندیده‌اند همین‌طور هیچ‌گاه روی نواقص آن‌ها کار نشده نواقص اخلاقی هیچ‌گاه سلامت روان آن‌ها را کسی در نظر نگرفته و روی آن کار نکرده است اگر از همان ابتدا روی سلامت روان کودکان کار می‌کردند و استعدادیابی به‌صورت صحیحی انجام می‌شد و مشکل یابی می‌کردند و کودکانی که سلامت روان کمی داشتند و یا مشکلاتی داشتند تعیین کردند که روی آن‌ها کار کنند وقتی به سنین بالاتر می‌رسیدند همین کودکان کم‌تر به مشکل برمی‌خوردند و درواقع بدلیل این‌که مهارت‌های زندگی را آموزش دیده بودند بهتر می‌دانستند چطور با مشکلات خود دست دست‌وپنجه نرم کنند و چطور باید در جامعه رفتار کنند و وقتی به مشکلی برمی‌خورن چگونه باید آن را حل بکنند درواقع اگر مهارت‌های زندگی به آن‌ها آموزش داده می‌شد آن‌ها افرادی توانمند شادتر و افرادی با اعتمادبه‌نفس بالاتر همین‌طور افراد با اخلاق‌تر بودند که آنگاه تأثیر مثبت این را خود جامعه ما می‌دید و ما افرادی با مسئولیت‌پذیری و افرادی موفق‌تر در جامعه و ارگان‌های مختلف را داشتیم اما متأسفانه خیلی از ضعف‌هایی که امروزه در جامعه می‌بینیم بی‌مسئولیتی و بی‌اخلاقی و یا حتی افرادی که مورد ظلم واقع می‌شوند ریشه در دوران کودکی و تربیت غلط آن‌ها داشته که این مسئله به مدرسه و تعلیم‌وتربیت ما برمی‌گردد که بسیار در آن ضعیف عمل نموده‌ایم چراکه همون‌طور که گفته شد ما فقط آموزش داشته‌ایم و پرورشی به‌معنای واقعی کلمه وجود نداشته است بدلیل این‌که انسان‌های درستی برای اینکار انتخاب نشده‌اند و کسانی که به کودکانم آموزش‌های اخلاقی داده‌اند قطعاً افراد مناسبی برای این کار نبوده‌اند در مدارس یا افرادی بودند با سنین بالا که نمی‌توانستند با بچه‌ها ارتباط برقرار کنند یا کسانی بودند که خود به علم روان‌شناسی آگاهی نداشته‌اند و خود نیز در رفتار و اخلاقشان دچار مشکل بودند و واقعاً نمی‌توانستند کمک شایانی به بچه‌های ما بکنند حال این بچه‌ها وارد دانشگاه می‌شوند جایی‌که اولین تجربه برای ورود به جامعه می‌باشد پس در این‌جا یعنی در دانشگاه باید مسائل زیادی را یاد بگیرند چراکه باید آمادگی لازم را برای ورود به بازار کار به‌عنوان فردی مستقل در جامعه داشته باشند دیگر در جامعه کسی به آن‌ها نگاه به‌عنوان دانش‌آموز یا یک بچه را ندهد درواقع جامعه از آن‌ها انتظاری بالاتر دارد و به آن‌ها نگاه این درواقع نگاهی که به آن‌ها دارد و انتظاری که از آن‌ها دارد یک فرد مستقل است که باید دارای شعور اجتماعی بالاتر همین‌طور آگاه به مسائل اطرافش باشد فردی که بچه‌گانه عمل نمی‌کند و درک بالاتری نسبت‌به گذشته دارداین جا است که نقش معلمان مدرسه اساتید دانشگاهی مشخص می‌شود به‌علاوه خانواده در تربیت فرزندان ما نقش دارند بهترین اساتید دانشگاهی در رزومه خود دارای مقالات علمی معتبر و تأیید شده می‌باشند بهترین اساتید دانشگاهی دانشجویان برخوردی محترمانه دارند و در شان یک دانشجو بهترین اساس دانشگاهی دارای مدرک دکترا می‌باشند بهترین اساتید دانشگاهی در رزومه‌ی خود در کارهای تحقیقاتی و پژوهشی تأیید شده می‌باشند بهترین اساتید دانشگاهی در بهترین دانشگاه تدریس می‌کند بهترین اساتید دانشگاهی ارتباط خوب با دانشجویان بهترین اساتید دانشگاهی به بهترین نحو یافته‌های علمی خود را می‌تواند در انتقال بدهند بهترین اساتید دانشگاهی روی آن مطالب علمی تسلط بالایی دارن بهترین اساتید دانشگاهی طراحی شخصیت خوبی باشند به درواقع بهترین اساتید دانشگاهی انسان‌های با شخصیت هستند معمولاً دانشجویان بهترین اساتید دانشگاهی به درس و رشته خود علاقه‌مند می‌شوند دانشجویان بهترین اساتید دانشگاهی تشویق می‌شوند تا دریا رشته خود بیشتر تحقیق کنند همین‌طور دانشجویان بهترین اساتید دانشگاهی با توجه به نحوه تدریس استاد و راهنمایی‌های او تشویق به نوشتن مقالات علمی می‌باشد می‌شوند  بهترین اساتید دانشگاهی هیچ‌گاه دانشجویان را مورد تمسخر قرار نمی‌دهند درواقع بهترین اساتید دانشگاهی ادب و اخلاق نخلا و شخصیت را به دانشجویان می‌آموزند بهترین اساتید دانشگاهی برای دانشجویان خود تأثیر مثبت می‌گذارند بهترین اساتید دانشگاهی در رزومه‌ی درخشان هستند  بهترین اساتید دانشگاهی به‌ظاهر خود اهمیت دهند همین‌طور به نوع لباس‌هایشان  بهترین اساتید دانشگاهی طوری تدریس می‌کنند که جو و فضای کلاس خسته‌کننده نباشد  احترام باید بین دانشجویان و اساتید دانشگاه دو طرفه باشد ترک اساتید دانشگاه برای دانشجویان ارزش و احترام قائل‌اند و ایشان نیز باید برای اساتید خود ارزش و احترام قائل باشند  بهترین اساتید دانشگاهی هیچ‌گاه غرور یک دانشجو را جلوی بقیه دانشجویان می‌شکند  بهترین اساتید دانشگاهی معمولاً در بین دانشجویان یک دانشگاه بسیار خوش باشند و در واقع تعریفشان همه جا است   در کل اساتید دانشگاهی خیلی باید مراقب رفتارهایشان جلوی دانشجویان باشند چراکه می‌توانند برای آن‌ها یک الگو باشند و بر آن‌ها تأثیر بگذارند حتی حرف‌هایی که سر کلاس می‌زنند خیلی باید حواسشان به آن‌ها باشد چراکه همین حرف‌ها می‌تواند تأثیر بسزایی بر روی دانشجویان بگذارند و اگر این حرف‌ها غیرواقع یا نادرست باشند می‌تواند مسیر یک دانشجو را تغییر بدهد به‌همین دلیل بهترین اساتید دانشگاهی سنجیده سر کلاس صحبت می‌کنند و به‌هیچ‌عنوان نسنجیده و بی‌حساب‌وکتاب در کلاس حرف نمی‌زنن  برخی افراد فکر می‌کنند ارزش انسان‌ها به دانشگاه یا مدرسه‌ای است که در آن درس می‌خواند و درواقع فکر می‌کنم ارزش آن‌همه درس خواندن می‌باشد درصورتی‌که این طرز فکر از بنیاد اشتباه می‌باشد چرا که ارزش انسان‌ها به رشته‌ای که در آن تحصیل می‌کند و یا دانشگاهی که در آن درس می‌خوانند نمی‌باشد برخی فکر می‌کنند مثلاً اگر کسی در این دانشگاه تراز اول درس می‌خواند حتماً نسبت‌به کسی که در دانش گاهی با سطح پایین‌تر درس می‌خواند انسان بهتر و با شخصیت و باارزش‌تر است و درواقع ملاک سنجش آن‌ها برای آدم‌ها تحصیل کار و دانشگاه می‌باشد درصورتی‌که این چیزها تا حدی می‌تواند بر روی اخلاق تأثیر بگذارد ولی واقعاً تأثیر اصلی به‌خاطر دانشگاه و رشته تحصیلی نمی‌باشد بلکه ارزش شخصیت انسان‌ها را چیزهای دیگری تعیین می‌کنند ما برای سنجیدن انسان‌ها باید رفتار و اخلاق آن‌ها را مدنظر بگیریم نه موقعیت‌های اجتماعی آن‌ها را.